(میثم.ن)
خون می جهد ز پشتت تو غرقه در خیالی
دنبال یک دراز پا برای عشق و حالی(میثم.ن)
در افق محو می شوم با بغض
مشت بر موبایل می زنم با بغض
اگه بد نوشتم ببخشید ولی اگه نفهمیدی من می بخشمت!
(میثم.ن)
نمی دانم از چه روست که می نویسم!
فقط میدانم همان حسی که زمان ضیافتت به خلوتم متولد شد، حالا در هیاهوی خاطراتم راه رفتن می اموزد .
بهار امد!
دیدی گفتم زندگی کوتاه است.
تو دیروز متولد شدی و امروز هم مردی.
اما شراب کلامت هنوز کنج اتاقم خاک میخورد.
گاهی آنرا میچشم تا خیال نکنم شیرین بودی ومن عاقلانه فرهاد شدم!
(میثم.ن)
عشق حیاط خلوتی دارد به وسعت همهی زیبایی ها؛
گلهایش همه از جنس تماشای دوست!
دیوار هایش ساخته از خشت وفا .
صندلی هایش نقره کوبند و رو به سوی چشمه سار .
نهری است آن میان،پر ز آرامش.
روی شاخسار سپیدارش، بانگ تصنیف قناری است هر دم.
صدای خدا از همه جا می پیچد.
رشته ها،رشتهی دوستی است.حلقه ها حلقهی ایمان.
نرگس و نسرین رنگفرش قدم گاهش.
همه جا آرام است و شقایق بیدار.
دل من پر میکشد تا حریم حرم عشق، لحظهای که به تماشای تو ام.آن لحظه ها را نام نهادم؛
"آرامش نقرهای"
(میثم.ن)
داستان را که از زبان پدر شنید گفت : بابا .. اینقدر مظلومانه شهید میشویم و کسی بر غم ما اندوهگین نمیشود ؟
رسول خدا گفت : دخترم ، به خدا سوگند مردمانی در آخرالزمان ظهور میکنند که آنچنان بر تو گریه کنند و ضجه زنند زهرا که گویی مادر خویش از دست داده اند .
زهرای اطهر منتظر ظهور ما بود ... مردم بدانید که لشکر فاطمه آمد ...
سلام به همه دوستام
تبریک گفتن امسالم به سبک پارسال نیست.
فقط در چند جمله ساده این عید رو به همهی اونایی که منو می خونن و با من در ارتباط هستن تبریک میگم و براتون سال خوب و خوشی رو ارزو دارم
ان شا الله که سال جدید نقطه اغاز زیبایی های زندگی تون باشه
در پناه حق و در کنار خانواده خوب و خوش و سلامت باشید!