تبریک

عید عبادت و بندگی، عید فطر بر تمامی شیعیان جهان مبارک باد

خداحافظ گلم


هیچوقت لبخند های ملیح و قشنگت رو فراموش نمی کنم که می گفتی عدالت رو برمیگردونی!
وقتی ضربه چماق روی سر رفیقم داشت دلسوزی مشق میکرد، من داشتم دنباله "هاله" میگشتم
دقیقا تو همون روزها بود که اومدی و ایمانم رو نجات دادی که مبادا به بیراهه برم و خدایی نکرده در موردت حدس وگمانه زنی کنم!
هروقت از آینده می ترسیدم بابام می گفت فردا قشنگه! حالا این روزها بابام هم داره از فرداها می ترسه
هنوزم خیلیا دوسِت دارن و سنگ حرفای قشنگ تو بر سرو سینه می زنن ، اما هر جور که با خودم کلنجار میرم میبینم؛نه!
آقای بنده خوب خدا!
همه ی داداشیای من ، مثه خودم صبح تا شب دارن سگ دو میزنن و کارگری می کنن که شهریه دانشگاه شونو در بیارن! اخه هزینه قورت دادن نفت های تو سفره مون خیلی گرون شده
خیلی حرفارو جلوی بگم بگم تو نگفتیم! اما ظاهرا یه الف تو بگم بگم هات جا افتاده بود
هنوز هم جای دلسوزی های رسالت وارت درد می کنه!
همینجا نقطه میذارم!
آقای خوب منو بخاطر حرفهایی که پشت سرت زدم حلال کن.
ازطرف من سوپریه محل تون رو ببوس و سلام مخصوص مو بهش برسون
دلم واسه شکلکات تنگ میشه
داخل پرانتز بگم:کاش یه فکری هم به فکر قیمت "تَن" می کردی تا اونا هم عادلانه،بِشَن!!!
در پناه خوبی هات!

زندگی

دوستان پیشنهاد می کنم این پست رو از دست ندید.ازوبلاگ یکی از دوستانم کپی کردم

فوق العاده س.


شب ها زود بخواب

صبح ها زودتر بیدار شو

نرمش کن، بدو، کم غذا بخور

زیر بارون راه برو

تو زمستون گلوله برفی درست کن

هر چند وقت یک بار نقاشی بکش

در حمام آواز بخوون و کمی آب بازی کن

سفید بپوش

آب نبات چوبی لیس بزن

بستنی قیفی بخور

به کوچکترها سلام کن

گاهی، شعر بخون

نامه ی کوتاه بنویس

ادامه دارد ادامه مطلب ...

قدر

تو این شبها حتما دعام کنید!


کوه

تقدیم به روح سه قهرمان ایرانی،آیدین،پویا و مجتبی که با صعودشون ابدی شدند


من این پایین نشستم سرد و بی روح

تو داری می رسی به قله کوه

داری هر لحظه از من دور میشی

ازم دل می کنی مجبور میشی

تا مه راهو نپوشونده نگام کن

اگه رو قله سردت شد صدام کن

یه رنگ مرده از رنگین کمونم

من این پایین نمی تونم بمونم

تا مه راهو نپوشونده نگام کن

اگه رو قله سردت شد صدام کن

یه رنگ مرده از رنگین کمونم

من این پایین نمی تونم بمونم

منم اونکه تو رو داده به مهتاب

کسی که روتو می پوشونه تو خواب

کسی که واسه آغوش تو کم نسیت

می خوام یادم بره دست خودم نیست

تا مه راهو نپوشونده نگام کن

اگه رو قله سردت شد صدام کن

یه رنگ مرده از رنگین کمونم

من این پایین نمی تونم بمونم

ماه سیزدهم

متولد ماه سیزدهم!

زاده آن زمان که زمستان سرد زیر داغی نبودنت زجه مستانه سر می دهد

بین بودن ها ماندم؛یک هیچ بین هزار تا هست!

مثل روز اخر یک سال کبیسه...