چند روزه دلم گرفته
گیر دادم به محسن چاوشی
همهش یه طرف اون یه بیت که درشت نوشتم یه طرف:
_________________________
آهای همیشه و هنوز قلبم
خبر داری داره می سوزه قلبم
یه بار شده سراغمو بگیری
سراغ درد و داغمو بگیری
جای اینکه تشنه خونم باشی
یه بار شده دل نگرونم باشی
اما با این همه نامهربونی
کاشکی بفهمی که عزیز جونی
یار قشنگ دلم بیا که تنگه دلم
تا کی با دلتنگی باید بجنگه دلم
من از تو بی خبرم تو از همه دنیا
نمی دونی بی تو پر از غمه دنیا
خنده رو از روی لبم گرفتی
عشقمو خیلی دست کم گرفتی
حیف نبود به جای حق شناسی
این همه بی وفایی ناسپاسی
خوب می دونم ولی پی باطلم
از تو یه دنیا فاصله ست تا دلم
اما بازم می خوام که برگردیو
تموم کنی این همه نامردیو ...
یار قشنگ دلم بیا که تنگه دلم
تا کی با دلتنگی باید بجنگه دلم ؟
این اهنگ رو خیلی دوس دارم
باحاله
هر کدوم از کارای چاوشی رو که گوش میدم یاد عید یکی از سال ها میوفتم
اینم خاطره عید امساله که خیلی باحال بود:
_____________________________
هفت سین من تویی من فقط تو رو می خوام
دلم امشب از خدا جز تو هیچی نمی خواد
کاش یکی ما دوتا رو با هم آشتی می داد
شب عیدی آسمون وقتی که میباره
بیش تر از شبای پیش عطر قرآن داره
ببین امشب قلبم مث آیینه روشنه
آیینه ی زلال من دیدن عید من
سال نو یعنی تو وقتی از در تو میای
نذر کردم امشب سفره چیدم که بیای
شب عیدی اسمون وقتی که میباره
بیشتر از شبای پیش عطر قران داره
ببین امشب قلبم مث آیینه روشنه
آیینه ی زلال من دیدن عید من
شادی از تقویمم بی تو رفت و برنگشت
انتظارت من کشت توی سالی که گذشت
این اهنگ رو خیلی دوست دارم
مخصوصا اون بیتی که درشت نوشتم
دیوار بی در از محسن چاوشی عزیز:
توی این خونه پوسیدم خدایا
مگه دیوار اینجا در نداره
چقدر باید تحمل کرد بی عشق
مگه دنیا درو پیکر نداره
چشام کم سو شد از بس گریه کردم
نمی دونم کی از این خونه میرم
دارم می پوسم و چشم انتظارم دارم می میرم و از رو نمیرم
هی سر به راه تر هی سر به زیر تر
هی گوشه گیر تر
هر لحظه خسته تر
هر لحظه تلخ تر هر لحظه دیر تر
دنیای من تویی دنیا ولی میگن زندون مومنه
آخه چه جوری از خیر تو بگذرم این غیر ممکنه
درست از اولین باری که رفتی درست از اولین باری که مردم
درست از آخرین برگی که باختی درست از آخرین دستی که بردم
درست از روز اول رفته بودی همون روزی که من از دست رفتم
عزیزم عشق تو بن بست من بود منم تا آخر بن بست رفتم
بعد از تو1
بعد از تو زندگی ام مثله پرسه های سگ ولگردی شد که همه گمان کردند به خاطر گرسنگی تمام روز بیابان ها را طی میکند
اما هیچکس نفهمید که من ، برای پیدا کردن رد پای گرگی که هم زخمی ام کرده و هم دلم را برده این چنین عنان گسیخته شده ام و اختیار از کف داده ام
****************
بعد از تو2
بعد از تو نوشتم که هیچکس انرا نخواند
نوشتم برای تو که هیچ گاه نمی خواندی
برای تویی که وجود خارجی نداری!!!
****************
بعد از تو3
بعد از تو هیچ صدایی ارامم نکرد جز زجه های روح ازار خسته دلان
****************
بعد از تو4
بعد از تو هیچ سیگاری طعم تلخ نبودنت را از سرم نبرد
****************
بعد از تو5
بعد از تو هیچ پناهگاهی پناه من نشد
نه اشکارا نه پنهانی
****************
بعد از تو6
بعد از تو هیچکس در زندگیام وجود نداشت
همه خیالی و دروغین بود
چون همه افسانه بودند
هیچ کدام انسان نبودند!!!
پس نبودند
***************
بعد از تو7
بعد از تو بغض هایم را در تنهایی های دردناک زمستانه زیر رگبار و سرما
در شب های بی حوصلگی
با اشک فرو خوردم
بعد از تو
بعد از تو
بعد از تو!!!
________________________
پ.ن:هیچ مخاطبی ندارد
عید من آن روزی است که بت بزرگ در هم شکند و سرنگونیاش را جشن بگیرم
تا حق به بند و زنجیر است انسانیت متولد نمی شود!
زندگی امواج نا هموار یک مدار سینوسی روی محور حادثه هاست
اگر اوج گرفتی بیاد داشته باش که در سرازیری بعدی این شادی به اشک
و یا
اگر غمگین بودی بدان که باز با لبخندی اوج خواهی گرفت...
زندگی همچون هوس های زودگر زن ابستنیست که هرگاه هوایی در سر دارد و در لحظهی دیگر شاید همه چیزش تغییر کند
زندگی است دیگر
هر وقت روی موج یکنواخت شادی سر کردی
دیگر
زنده نیستی!