سراب....

یه حسی از تو در من هست که می دونم تورو دارم 

واسه برگشتنت هر شب در ها رو باز می ذارم 

 

انتظار! 

گاهی تلخ و گاهی شیرین! 

پر از حادثه... 

و شاید بی هدف. تنها یک امید! 

و من ، چشمی دوخته شده به پنجره ی آینده. 

تو خاطره ای در همین نزدیکی ...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

پ.ن:

ما مقصریم...

کمتر کسی هست که در این مدت چند ماه اخیر درگیر مسئله گرانی نشده باشد، گرانی که به طرز بی سابقه و افسار گسیخته همه اقشار جامعه ، به خصوص اقشار کم درآمد  را درگیر خود کرده و تبدیل به مسئله اول جامعه شده است . همه ما ، حتی کسانی که از اقتصاد و سیاست سر رشته ای نداریم ، تبدیل به یک کارشناس شده ایم که تمام مشکلات را از چشم بقیه و بخصوص دولت می بینیم- البته ناگفته نماند که نظارت های ضعیف و اجرا نشدن صحیح قوانین نیز در این امر بی تقصیر نبوده و چه بسا با نظارت های بیشتر و مستمر شاهد وضعیت کنونی نبودیم- اما نکته قابل توجه در این موضوع نقش خود ما در گرانی و عکس العمل های نسنجیده ما در برابر شایعات می باشد. در اینجا لازم میدانم برای درک صحیح مطلب ، توجه شما را به یک مثال جلب کنم:در یکی از کشورهای اروپایی ، زمانی که مردم برای خرید شیر به فروشگاهها مراجعه می کنند با افزایش 50 درصدی این کالا روبرو می شوند، حال فکر میکنید عکس العمل آنها چه بوده است؟ آیا انگشت اتهام را به طرف دولت دراز کردند، آیا به مغازه ها هجوم آورده  و قبل از افزایش مجدد این کالا مقدار زیادی را خریده و به منزل برده تا به گمان خودشان برنده این افزایش قیمت باشند؟ جواب خیلی ساده است ، آنها با تشکر از فروشنده ، از خرید آن خودداری کرده و خیلی راحت به منزل برمیگردند، همین!! و زمانی که شرکت تولید کننده در انتهای شب با عدم فروش کالای خود روبرو می شود، مردم در صبح روز بعد با برگشت قیمت به قبل از گران شدن آن مواجه می شوندحال این موضوع را مقایسه کنید با ولع خرید در کشور خودمان ، زمانی که مردم از گرانی کالایی با خبر می شوند ، چنان هجوم می آورند و صفهای طویلی تشکیل می دهند که هر تولید کننده ای را وادار می کند کالاهایی که تا دیروز به وفور در مغازه ها پیدا می شدند ، با چند روز ارائه نکردن آن به بازار و با ترفند هایی مثل شایعه سازی و پیش فروش کالا، به سودهای زیاد در مدت کوتاهی دست پیدا می کنندبه راستی علت این اشتهای سیر نشدنی ما برای خرید،  آن هم با قیمتهای کاذب چیست؟تا حالا دقت کرده بودید که سهم شما از این گرانی ها چقدر است؟ بیایید با اطلاع رسانی ، از این آزمون هم سربلند بیرون بیاییم 

منبع: آساک فان

پنجره ای رو به دلتنگی....

بچه ها یادتونه قبلا عنوان وبلاگ "پنجره ای رو به دلتنگی"  بود.... 

تو ABOUT وبلاگ اینو نوشته بودم:

 

پنجره ای رو به کوچه های دلتنگی باز می کنم تا در کنار تو و به نام تو آغاز کنم قصه ام را...
پا در خلوت برهنه ی تنهاییت می گذارم تا شعر شوم و از تو جاری شوم...
می نویسم فقط برای تو
تو که حس دوباره مردن را در من زنده کردی
مردن برای ماندنت!زیباترین حسی که اموختم
و مردن از نبودنت!تلخ ترین طعمی که چشیدم
تو حس تازه ی یک واژه ی کهنه در دفتر شعر من هستی
ای تبلور شعور شعر شاعرانه ی احساس!بمان در دفتر قلبم

نویسنده:من! یه تنهای تنها
خواننده: تو! یه تنهای تنها

یادش بخیر...... 

اینو که می خونم همه ی اون موسیقی هایی که اون روزا گوش می کردم تو ذهنم اجرا میشه. 

چقدر روزهای خوبی بود 

هر روز کلی ادم سر به وبم میزدن و شعر ٬خاطره٬دلنوشته و کلی چیزه دیگه برام مینوشتن 

یادش بخیر......

تقریبا یکسال گذشت...

پارسال این موقع ها یادتونه... 

اصلا بچه هایی که اون موقع میومدن اینجا، کجان؟ 

چه روزایی بود 

خوب بد زشت،هر طور که بود گذشت 

برای من که اندازه ۱۰ سال تبعات مثبت داشت 

انشا... سال دیگه هم از امسالم بهتر باشه 

و البته برای همه مردم ایران به خصوص دوستای گلم 

امسال یاد گرفتم هر وقت ادم احساس می کنه داره به نابودی میره باید بفهمه خوشبختی بیخ گوششه . 

پایان

تلخ تر از طعم تو

 لعنت به همه خاطره های بد! هر چقدم خوب باشی طعم خاطره‌ها تلخ تره...

 

یه دوستی همیشه این شعر رو برام می نوشت: 

 

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود                           گاهی تمام حادثه از دست می رود

گاهی همان کسی که دم از عقل می زند                       در راه هوشیاری خود مست می رود

گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست                   وقتی که قلب خون شده بشکست می رود

اول اگر چه با سخن از عشق آمده                                   آخر خلاف آنچه که گفته است می رود

وای از غرور تازه به دوران رسیده ای                                 وقتی میان طایفه ای پست می رود

هر چند مضحک است و پر از خنده های تلخ                      بر ما هر آنچه لایق مان هست می رود

گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند                          وقتی غبار معرکه بنشست می رود

اینجا یکی برای خودش حکم می دهد                              آن دیگری همیشه به پیوست می رود

این لحظه ها که به قیمت قد کمان ماست                         تیری است بی نشانه که از شست می رود

بیراهه ها به مقصد خود ساده می رسند                          اما مسیر جاده به بن بست می رود

وای از غرور تازه به دوران رسیده ای                                  وقتی میان طایفه ای پست می رود

هر چند مضحک است و پر از خنده های تلخ                       بر ما هر آنچه لایق مان هست می رود

دهه فجر مبارک

فرا رسیدن ایام خجسته پیروزی انقلاب اسلامی،دهه فجر ،مبارک