بچه ها یادتونه قبلا عنوان وبلاگ "پنجره ای رو به دلتنگی" بود....
تو ABOUT وبلاگ اینو نوشته بودم:
پنجره ای رو به کوچه های دلتنگی باز می کنم تا در کنار تو و به نام تو آغاز کنم قصه ام را...
پا در خلوت برهنه ی تنهاییت می گذارم تا شعر شوم و از تو جاری شوم...
می نویسم فقط برای تو
تو که حس دوباره مردن را در من زنده کردی
مردن برای ماندنت!زیباترین حسی که اموختم
و مردن از نبودنت!تلخ ترین طعمی که چشیدم
تو حس تازه ی یک واژه ی کهنه در دفتر شعر من هستی
ای تبلور شعور شعر شاعرانه ی احساس!بمان در دفتر قلبم
نویسنده:من! یه تنهای تنها
خواننده: تو! یه تنهای تنها
یادش بخیر......
اینو که می خونم همه ی اون موسیقی هایی که اون روزا گوش می کردم تو ذهنم اجرا میشه.
چقدر روزهای خوبی بود
هر روز کلی ادم سر به وبم میزدن و شعر ٬خاطره٬دلنوشته و کلی چیزه دیگه برام مینوشتن
یادش بخیر......
پارسال این موقع ها یادتونه...
اصلا بچه هایی که اون موقع میومدن اینجا، کجان؟
چه روزایی بود
خوب بد زشت،هر طور که بود گذشت
برای من که اندازه ۱۰ سال تبعات مثبت داشت
انشا... سال دیگه هم از امسالم بهتر باشه
و البته برای همه مردم ایران به خصوص دوستای گلم
امسال یاد گرفتم هر وقت ادم احساس می کنه داره به نابودی میره باید بفهمه خوشبختی بیخ گوششه .
پایان
لعنت به همه خاطره های بد! هر چقدم خوب باشی طعم خاطرهها تلخ تره...
یه دوستی همیشه این شعر رو برام می نوشت:
گاهی مسیر جاده به بن بست می رود گاهی تمام حادثه از دست می رود
گاهی همان کسی که دم از عقل می زند در راه هوشیاری خود مست می رود
گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست وقتی که قلب خون شده بشکست می رود
اول اگر چه با سخن از عشق آمده آخر خلاف آنچه که گفته است می رود
وای از غرور تازه به دوران رسیده ای وقتی میان طایفه ای پست می رود
هر چند مضحک است و پر از خنده های تلخ بر ما هر آنچه لایق مان هست می رود
گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند وقتی غبار معرکه بنشست می رود
اینجا یکی برای خودش حکم می دهد آن دیگری همیشه به پیوست می رود
این لحظه ها که به قیمت قد کمان ماست تیری است بی نشانه که از شست می رود
بیراهه ها به مقصد خود ساده می رسند اما مسیر جاده به بن بست می رود
وای از غرور تازه به دوران رسیده ای وقتی میان طایفه ای پست می رود
هر چند مضحک است و پر از خنده های تلخ بر ما هر آنچه لایق مان هست می رود
فرا رسیدن ایام خجسته پیروزی انقلاب اسلامی،دهه فجر ،مبارک
بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد
مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد
تو ک رفتی همه ثانیه ها سایه شدند
سایه در سایه این ثانیه ها خواهم مرد
موج ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند
موج در موج در این فاصله ها خواهم مرد
زمستون یعنی یه دنیا دلتنگی
و تنهایی یعنی یه دنیا زمستون
عاشق پاییز و زمستونم چون بهترین ها تو مرگ زمستون متولد میشن....
میدونم هیچی نفهمیدید:دی